کویر سرزمینی بدون هیاهو و دارای آرامش کم نظیر که راه رفتن روی شنها و رملهای آن حس شگفتانگیزی دارد، تماشای رقص شنها در باد و طلوع و غروب خورشید همراه با سایهی سرخی که روی تپههای آن می افتد هر بینندهای را مسحور خود میکند. اگر مسافر کویر باشید تجربهی دیدن آسمان پر از ستاره در شب همراه با سکوتی عمیق هیچگاه از ذهنتان پاک نمیشود. در بین مقصدهای کویرگردی، شاید کویر مرنجاب انتخاب شما باشد. در ادامه از جاذبههای این کویر یاد میکنیم.
حالا چرا مرنجاب؟
به علت وجود شن و ماسه نرم و روان در این منطقه حفر چاه و قنات بسیار سخت و دشوار میباشد، همین دشواری دسترسی به آب موجب شد تا اسم "مرد رنج آب" را بر آن بنهند که به مرور زمان به مرنجاب تبدیل شد.
مرنجاب کجاست؟
این کویر در استان اصفهان و در نزدیکی شهر کاشان در قسمت شمالی شهرستان آران و بیدگل قرار دارد. ارتفاع آن از سطح آب دریا حدود 850 متر میباشد و موقعیت جغرافیایی آن در قلب کویرهای ایران محسوب میشود به طوری که از شمال به دریاچه نمک آران و بیدگل، از شرق به پارک ملی کویرو از غرب به کویر مسیله منتهی میشود.
دریاچه نمک آران و بیدگل
در زمان بارندگی ارتفاع آب در این دریاچه به 2 سانتی متر میرسد که به لطف تاپش مستقیم خورشید به سرعت تبخیر میشود. پس اگر برای بازدید از این دریاچه میروید و دوست دارید آن را با آب ببنید باید فصول پر بارش را برای گردشگری در این منطقه انتخاب کنید. اما تماشای آن در فصول کم بارش هم خالی از لطف نیست، با هربار تبخیر آب رسوبات نمکی شکلهای هندسی و گاها عجیب و شگفت آوری را پدید میآورند. جالب است بدانید عمق نمک در این دریاچه از 5 تا 45 متر متغیر است.
جزیره سرگردان
جزیرهای که هیچ پوشش گیاهی ندارد و به غیر از فصول پر بارش در بقیه سال به تپهای نمک زار تبدیل میشود. دلیل جاذبه آن این است که دائما در حال حرکت است به همین خاطر سرگردان صدایش میزنند. امروزه فهمیدند علت این اتفاق گرمای شدید منطقه، خطای دید و شکست نور باعث نمایش سرگردانی این جزیره شده است.
چاه دستکن
از جاذبهی دیگر این وجود چاه دستکن است که طرفداران زیادی دارد (عدهای محلی معتقدند این چاه در گذشته قدیم توسط امام رضا حفر گشته است!). آب این چاه به علت ماسههای درون آن که نمک را به خود جذب میکنند، شیرین است.
مرنجاب و تاریخ
زمانی که ازبکها و افغانها به خاطر دریاچهی نمک به مرزهای اصفهان نزدیک شدند، شاه عباس صفوی در سال 1012 هجری دستور ساخت کاروانسرایی در مسیر جاده ابریشم برای استراحت کاروانها و تجار را صادر کرد. این کاروانسرا به شکل مربعی 3500 متر مربع مساحت دارد که شامل 29 اتاق میشود. اما در بالای آن سنگرهای دیدبانی برای حفظ امنیت کاروانیان قرار دارد، به طور کلی ۶ برج در دیوارههای آن گزاشته شده است. جالب است که این کاوانسرا تا سال 1378 ملک شخصی فردی به اسم شیبانی بوده تا توسط سازمان میراث فرهنگی از او خریداری شده و سرانجام در سال 1384 در میان آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
محیط توپولوژیک مرنجاب
پوشش گیاهی این بیابان از نوع گیاهان شور پسند مثل درخت گز، درخت تاغ و بوتههای اسکنبیل و... میباشد.
هم چنین جانوران زیادی از جمله گرگ، شغال، کفتار، روباه شنی، بزمجه و افتاب پرست در این بیابان دیده شده اند. اگر خوش شانس باشید شاید هنگام بازدید از این بیابان شاهد عبور شتران نیز باشید.
تفریحات مرنجاب
یکی از سرگرم کننده ترین تفریحات دراین بیابان امکان کرایه شتر و موتور و گشتن بر تپههای شنی میباشد.
استان کردستان پر از جاذبههای تاریخی و دیدنی است، اما یکی از منحصر به فردترین آنها شاهکار معماری صخرهای طبقهای در یک رشته کوه آهکی با قدمتی ۷۰۰۰ ساله که در ۷۰ کیلومتری شهر سقز قرار دارد به اسم غار کرفتو یا غار خورشید (در زبان محلی کرف به معنی غار و تو به معنی خورشید است) میباشد. از این غار باشکوه با عنوان هایی از جمله بزرگترین غار دستکن و طولانی ترین غار تاریخی ایران نیز میشود یاد کرد.
تاریخچه غار کرفتو
طبق شواهد و کاوش هایی که روی سنگها و رسوبات این غار انجام شده حدسیات بر این است که این غار در دوره سوم زمینشناسی به اسم دوره مزوزوئیک در زیر آب قرار داشته و بعد از دوره خشکسالی از زیر آب بیرون آمده است. کتیبهها و آثار تاریخی مربوط به سده سوم هجری قمری در آن دیده میشود.
یکی از این کتیبهها روی سر در ورودی یکی از اتاقهای طبقه سوم وجود دارد که در سال 1818 توسط رابرت کرپورتر بازدید و ترجمه شد اما در سال 1383 هنری اولینسون ترجمه قبلی را اصلاح کرد. "این خانه هرالکس است، هرکس وارد شود در امان است" نوشته رو کتیبه میباشد به همین خاطر عدهای این غار را به معبد الههی یونانی نامگذاری کردند. از همین رو محققان فکر میکردند که این غار زمانی سکونتگاه سلوکیان بوده است که ایشان بعد از فتوحات اشکانیان به غرب کشور سفر کردهاند. اما مطالعات و کاوشهای زیادی که حتی تا عمق 5 متری روی سنگها و ساختار زمینشناسی آن انجام شد مشخص کرد که در دورهی پیش از تاریخ و از اواخر هزاره چهارم و پنجم پیش از میلاد این غار و غارهای دیگری مثل غار کانی میکائیل که در 1 کیلومتری کرفتو قرار دارد توسط انسان مورد استفاده بوده است (اما گویا در یک دوره هزار ساله قبل میلاد هیچ رد انسانی در آن دیده نشده و در آن زمان غیر استفاده بوده تا دوباره در دورهای مورد توجه سلوکیان و اشکانیان و دوره اسلامی قرار گرفته است).
در سال 1380 مطالعات بیشتر روی دامنهی جنوبی و آن سوی دره در دامنهی کوه سه دختران به کشف یک گورستان مربوط به دوره اسلامی در قرون 7 و8 هجری قمری سرانجامید که اطمینان را در مورد اهمیت منطقه در زمان اشکانیان و دوره اسلامی، بیشتر میکند.
طرح غار کرفتو
غار کرفتو با طول 750 متر و با راههای فرعی زیادی که برای اتصال طبقات آن وجود دارد، شامل دو بخش طبیعی و دستکن میباشد. بخش دستکن آن آپارتمانی 4 طبقه با اتاق های تو در تو (روی دیوارهی برخی اتاقها نقشهایی از جانوران و گیاهان وجود دارد مثل گوزن) و نورگیر هایی برای سکونت انسان طراحی شده (نشان از هوش معماری و آپارتماننشینی تاریخی ایرانیان میدهد) که ارتفاع دهانه ورودی آن از سر تپه 25 متر است. با توجه به نظرات مردمی زیباترین بخش دستکن غار طبقه سوم میباشد که سقف آن به فرم کمانی و تزئینات پنجرههای آن مشابه معماری تپه نوشیجان ملایر از دوران مادها میباشد. این غار به طور کلی بادگیر نیست دامنه جنوبی آن در زمستان پوشیده نمیشود اما 500 متر آن طرف تر دامنه بادگیر است.
برای رسیدن به بخش طبیعی آن که در در ارتفاع 100 متری نسبت به زمین قرار دارد باید حدود 200 پله را طی کرد. دالانهای طبیعی با بیش از 600 متر طول و ارتفاع 1 تا 12 متر در آنجا قرار دارند.
چشمهی آب در غار کرفتو
در دامنهی این غار چشمههای آبی وجود دارد که همواره موجب شگفتزدگی بازدیدکنندگان میشود. حفرههایی در یکی از قسمتهای دستکن غار (که وجود تنوری در آن نشان میدهد محل طبخ غذا بوده است) وجود دارد که نشان میدهد آبرسانی از یک دریاچه مرکزی به اتاقهای غار انجام میشده است.
مشغله های کاری، هزینه های زیادو کمبود وقت یا عدم حوصله برای رفتن به مسافرت های چند کیلومتری و یا تکراری شدن مناطق شمالی کشورمان، بسیاری از پایتخت نشینان را تشویق میکند تا برای اوقات فراقت و گردشگری در طبیعت، در قالب پیک نیک های نیمروزه پارک های عمومی با امکانات متنوع رفاهی_تفریحی را انتخاب کنند که در میان گزینه های متعدد ما اینجا به سراغ گردشگری در پارک ساعی تهران میرویم.
تاریخچه پارک ساعی
در روزگاران قدیم زمین 30 هکتاری بود که از میدان ونک آغاز میشد تا به ولیعصر و در نهایت عباسآباد میرسید، اما با گذر زمان توسط اشخاص مختلف مورد تجاوز قرار گرفت تا در اخر 12 هکتار از آن باقی ماند.
زمین باقیمانده با توجه موقعیت خوب اقلیمی که داشت در سال 1324 درختکاری شد و در اختیار وزارت کشاورزی قرار گرفت. در سال 1329 (با توجه با هوای پاکیزه تهران!) برای ایجاد کمربند سبز تنفسی توسط مهندس کریم ساعی (وی متولد1289 شهر مشهد بود که برای تحصیل به تهران سفرکرد و در سال 1310 در مقطع کارشناسی فارق التحصیل شد. در اخر به پاس زحمات ایشان مجسمه وی را در حالت نشسته در پارک درست کردند و اسم ایشان را نیز بر روی باغ نهادند). پس از اعلام نوسازی شهر در سال 1336، مسوولیت این زمین از وزارت کشاورزی به شهرداری انتقال یافت. درسال 1342 طراحی آن توسط مهندس محجوبی آغاز شد و این پروژه بعد از مدت 10 سال (یعنی در سال 1352) به سرانجام رسید.
طراحی پارک ساعی
طرح اولیه این زمین جنگلی بود که از طبیعت و شیب ان به صورت پلکانی استفاده شده بود و شباهتی به پارک های مدرن نداشت (چون فارق از امکانات رفاهی مثل نیمکت و... بود)، مهندس محجوبی طراحی اسلیمی (حفظ اختلاف سطح و استفاده نکردن از پله برای حفظ رئالی بودن آن و هم چنین عبور و مرور آسان برای سنین مختلف جامعه) را برای این زمین انتخاب کرد، و با توجه به قدمت آن و بودجه کمی که به این کار اختصاص یافت میتوان از این پارک با عناوین اولین پارک مدرن و ارزانترین پارک تهران نیز یاد کرد.
سنگ های مورد استفاده در طراحی این پارک از جاجرود تهیه شدند.
قسمتی از پارک را برای نگه داری پرندگان آبی به شیوه باغ های ژاپنی طراحی کردند که به باغ ژاپنی ملقب است.
این پارک 6 ورودی دارد و از غرب به خیابان ولیعصر و از شرق به به وزرا منتهی میشود.
پوشش گیاهی
بیش از 17 گونه گیاهی در این منطقه شناسایی شده اند که شامل چنار، کاج تهران، سروتبری، سرو نقرهای، سروبادبزنی، برگ بو، افرا، نارون، سدروس، ماگنولیا، یاس وحشی، ژنیگو، زالزاک، گردو و سیب میشوند.
حیوانات در پارک ساعی
شاید هر بار که به آنجا بروید کودکانی را ببینید که برای اردوی تفریحی-اموزشی از مجسمه های دیدنی حیوانات که نام هرکدام کنارش نوشته شده بهره میبرند. اما حیوانات واقعی هم هستند مثل خرگوش، غاز، اردک، مرغابی، لاک پشت، قو، مرغلبی وحشی، سنجاب، طوطی وحشی و طاووس (خلاصه باغ وحشی است برای خودش اما به صورت رایگان!) در این پارک دیده شدند.
سرگرمیهای پارک ساعی
مثل همه ی پارک های عمومی دیگر میتوانید از وسایل ورزشی قرار گرفته در پارک استفاده کنید، یکی از مکان های محبوب نوجوانان و کودکان زمین اسکیت این پارک است. با توجه به مسیر های عریض دوچرخه سواری و بدمینتون را در یک محیط سرسبز به شما پیشنهاد میکنیم. فضای بسته برای فوتبال دستی هم میتواند انتخاب شما برای سرگرمی و خوشگذرانی با دوستانتان باشد.
در شمال پارک فرهنگسرایی برای بانوان عزیز قرار دارد تا از کلاس های متنوع اموزشی، کتابخانه سرو، و امفی تئاتری یا ظرفیت 700 نفر استفاده ببرند.
اگر شما ساکن تهران هستید و علاقهی زیادی به گردش دارید اما به علت مشغله زیاد، کمبود وقت و کمبود حوصله برای طی کردن مسافت زیاد به دیدن جاذبههای خارج از شهر نمیروید یا حتی اگر راهنمای توریستی هستید که قصد دارید از جاذبههای پایتخت عزیزمان فخر بفروشید، درهر صورت یکی از پیشنهادهای ما (و صدالبته ساکنین تهران) به شما پارک جمشیدیه میباشد.
تاریخچه جمشیدیه
در زمان حکومت قاجار املاک زیادی در منطقه نیاوران تهران، متعلق به خاندان بزرگ و ثروتمند دولو بود. شخص مهندس جمشید دولو (این اسم براتون آشنا نیست؟ درسته! ایشون مالک اصلی زمین جمشیدیه بودند) زمین 69 هزار مترمربعی خود را به فرح پهلوی بخشید. در ابتدا تصمیم بر این بود که خانهی سالمندان در آنجا احداث شود اما در نهایت با عنوان پارک عمومی در سال 1365 ساخته شد و در اختیار همگان قرار گرفت. طراحی این پارک درجه یک، توسط معمار ایرانی بنام و صاحب سبک آن دوره به اسم کامران طباطبایی دیبا (طراح فرهنگسرای نیاوران، موزه هنرهای معاصر تهران، فرهنگسرای دانشجو و فرهنگ شفق) صورت گرفت.
بوستان فردوسی
این پارک تابحال دوبار بازسازی شده است. یکبار حدود 16 هکتار به وسعت ان اضافه شد که به پاس یادبود شاعربزرگ پارسی زبان اسم آن را فردوسی گزاشتند. جذابیت های بوستان فردوسی با کف پوش های تماما سنگ با محوطه اصلی به رقابت میپردازد.
اطراف بوستان جمشیدیه
این پارک چهار ورودی دارد که از شمال به کوهی به نام کلکچال، از سمت شرق به خیابان جمشیدیه، از جنوب به باغ دولو و از غرب به جاده کلکچال وصل میشود.
محیط توپوگرافیک بوستان جمشیدیه
این پارک که حدود 10 هکتار مساحت دارد و ارتفاع آن نسبت به دریا 1820 تا 2100 میباشد، به علت قرار گرفتن در شمال تهران و نزدیکی به کوههای شمال تهران از سرسبزترین، خوش اب و هوا ترین و با صفاترین مناطق (خلاصه همه چی تموم!) به شمار میآید و با وجود آب و هوای خوب درهر فصلی از سال جذابیتهای خودش را دارد.
گیاهان و حیوانات در پارک جمشیدیه
این بوستان شامل گونه های مختلف درخت اعم از نارون، چنار، اقاقیا، زبان گنجشک، بیدمجنون، سرو، بلوط و هم چنین درختان میوه مثل زردآلو، سیب، گلابی و گیلاس (کارخونه تصفیه کننده ی هوای تهران محسوب میشوند برای خودشان! ) میباشد. در دریاچه میان پارک مرغابیها و اردکها شناور هستند. گفته میشود بیش از 60 گونه پرنده در بوستان جمشیدیه سکونت دارند.
آپشن های پارک جمشیدیه
از جمله مواردی که موجب محبوبیت این پارک شده علاوه بر سرسبزی و طراحی زیبا امکان استفاده رایگان برای همهی مردم در سنین و اقشار مختلف میباشد.
ابشارهای مصنوعی با پوشش سنگی به جذابیت های آن بخشیده است.
دریاچه با آب نماهای گوناگون و امکاناتی چون آلاچیق و امکانات تفریحی شمارا از انتخاب این پارک مسرور نگه خواهد داشت.
یکی از دورنماهای زیبای تهران در اینجا قرار دارد. درست است تهران هوای آلودهای دارد اما تماشای آن از دور خالی از لطف نیست.
به علت کف پوش های سنگی طراحی منحصر به فردی پیدا کرده است به طوری که به بوستان جمشیدیه بوستان سنگی نیز میگویند.
گردشگری در پارک جمشیدیه
با وجود فضای سرسبز این محیط بسیاری از کوهنوردان این مسیر را برای فتح قله کلکچال انتخاب میکنند. در ابتدای ورود به بوستان گذرگاه سنگی به چشم میخورد که از دو طرف با درختان بلندی محاصره شده و فضای فوق العاده ای را برای پیاده روی (والبته عکاسی) برای گردشگران مهیا کرده است. بعد از عبور از 600 پله سنگی به بوستان سنگی میرسید، موزه های سنگی و مجسمه هایی با طرح های مفهومی و انتزاعی، نیمکت ها، بخش های تزیین شده با گل کاری و درخت کاری فضای مطلوبی را برای گردشگران مهیا ساخته است.